سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه خوب به پیش می رانی ام؛آرام و پیوسته،بی آنکه متوجه حرکتی شوم،به مقصد که می رسم،با نگاهی به عقب تازه می فهمم چه مسیری را طی کرده ام،همانطور که نفهمیدم چطور از 50 سانت در بدو تولد به 1 متر و 70 سانت در این سن رسیده ام!چه خوب به پیش می رانی ام ...آرام آرام آرام...

پ ن1:جانم به لب رسید و تنم فرسود
            ای آسمان،دریچه ی شب وا کن!
                   ای چشم سرنوشت،هویدا شو!
                            او را که در منست هویدا کن!                      «نادر نادرپور»

پ ن2:شدیداً به یه همفکری احتیاج دارم،موندم چه کار کنم،از خانواده ی محترم هم که می پرسم به خودم واگذار می کنن،دلم می خواد با یکی مشورت کنم،دوباره شدم مثه گورخری که نمی دونه سیاهه با راه راه سفید یا سفیده با راه راه سیاه!

پ ن3:او را که در منست هویدا کن...


نوشته شده در  جمعه 86/8/18ساعت  12:37 صبح  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]